سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بقیع

اینجا بهشت است

و بوی خاک و گندم

وکبوتر می آید

و من خاندان خدا را

می بینم

چشم ها بر ضریح اشک

آویخته اند

و سینه شمیم دوست را

به دام می اندازد

ونگاه، خاک مظلومیت را

می کاود و به سنگ ها خیره می ماند

در آن سو، گنبد سبز

در اشکم تکرار می شود

پیشانی ام را با غبار راه دوست

تطهیر می کنم

و اینجا بهشت است

بوی خاک و گندم و کبوتر می آید

سلام را با نفسم روانه کرده ام

و عشق بر نگاهم سواره می رود

و من گریبان ناله را چاک می کنم

من تشنه اشکم

بغضم را فریاد می زنم

و دست های دلتنگی به ادب بر دل سجده کرده اند

باز می گردم و اندیشه ام

در سماعی جانانه

برگرد بقیع چرخ می زند

 


+ نوشته شده در  ساعت   توسط ترنم باران  |  نظر